بیگانگی از والدین چیست؟ چه علائمی دارد؟ و چه بر سر کودک شما می آورد؟

به گزارش وبلاگ عکس 94، تهران (پانا) - واقعیت تخریب شخصیت یک والد به دست والد دیگر در خانواده ها، به گستردگی مورد تأیید است. براساس پژوهش ها، این مشکل لزوماً هنگام اختلاف یا پس از جدایی پیش نمی آید، بلکه هر زمانی در طول زندگی مشترک ممکن است اتفاق بیفتد اما بالا دریافت اختلاف، طلاق، یا ادامه فرایند حقوقی حضانت فرزند احتمال پیش آمدن آن را قوی تر می نماید. اگر این پدیده برای شما نیز آشناست، با آن درگیرید یا در پیرامون خود شاهد آن هستید با این درس همراه شوید.

بیگانگی از والدین چیست؟ چه علائمی دارد؟ و چه بر سر کودک شما می آورد؟

به گزارش عصرایران، یادت باشه بابات یه دروغ گویه ... به محبت های ظاهری مامانت نگا نکن اون یه عفریته اس... نگاه کن بابات هیچ به فکر تو نیست... به مامانت نگی بردمت پارک دیگه نمیزاره با من بیای بیرون... بیا عزیزم بیا پیش مامان که دوستت داره بابات فقط به فکر کارشه ... // بابا از تو بدم میاد... دوست دارم بمیری مامان ... دلم نمی خواد ببینمت ... به تو ربطی نداره هرچی بخوام مامان برام میخره ... بابا تو اصلاً را من وقت نمیزاری همش فکر کارتی ...

این ها نمونه هایی فرضی از سخنانی است که در خانواده های درگیر اختلاف یا جدا شده بین یکی از والدین و کودک یا کودک و یکی از والدین رد و بدل می گردد. رفتاری که می توانند از لحاظ شدت و ضعف محتوا متفاوت باشند اما همیشه یک هدف دارند: بی اعتبار کردن/شدن یکی از والدین نزد کودک. رفتاری که در پی آن کودک و فرزندان یکی از والدین خود را به طور مداوم تحقیر نموده و به او توهین می نمایند. در دهه 1980 دکتر ریچارد گاردنر، روانپزشک بچه ها و استاد دانشگاه کلمبیا، که در بیش از 400 دادگاه حضانت بچه ها شهادت داده بود، بر این پدیده رفتاری نامی نهاد و ان را با عنوان فرضیه سندرم بیگانگی از والد به اسم خود ثبت کرد.

این پدیده امروزه گسترش قابل توجهی در خانواده ها دارد. بسیاری از ما در خانواده خود یا فامیل و دوست و آشنا، بچه های را دیده ایم به مرتب یکی از والدین خود را با توهین، بی توجهی، نافرمانی و ... تحقیر نموده نسبت به او تنفر می ورزند بدون آنکه دلیل واضحی برای آن وجود داشته باشد. خانواده هایی که در آن زن و شوهر یا با هم اختلاف دارند یا یکی از زوج ها خودشیفته است یا به جهت ترس از تنهایی با چنین رفتاری سعی می نماید فرزند یا فرزندان را به خود جلب کند؛ یا اینکه والدین فرایند طلاق و جدایی را طی می نمایند یا از هم جدا شده اند و در دادگاه برای دریافت حضانت فرزندان مبارزه می نمایند؛ به هر حال آنها با سیاه نمایی و بدگویی از یکدیگر به فرزندان تلاش می نمایند تا دل آنها را به دست آورده و به جبهه خود بیاورند.

تحقیقات علمی نشان می دهد که وقتی والدین به دلایل مختلف از جمله به دلیل خودشیفتگی، ترس از تنهایی، تلاش برای اثبات آن که پدر/مادر بهتری هستند، یا به خاطر آنچه فرط عشق به فرزند می پندارند یا از سر دشمنی با همسر، خواسته یا ناخواسته، به رابطه احساسی- عاطفی فرزندشان با والد دیگر آسیب می زنند؛ پیغامدهای این آسیب در زندگی فرزند دلبندشان - چون آتش زیر خاکستر- تا آخر عمر باقی می ماند و چه بسا در موقعیت هایی زندگی آنان را به آتش بکشد و بسوزاند. چه بسیار دختران و پسرانی که در جوانی و بزرگسالی بر اثر همین بدگویی و مغزشویی دوران کودکی، نسبت به جنس مخالف نفرت پیدا نموده یا در زندگی زناشویی ناموفق بوده اند.

اگر این پدیده برای شما نیز آشناست، با آن درگیرید یا در پیرامون خود شاهد آن هستید با این درس همراه شوید.

بیگانگی از والد چیست؟

سندرم بیگانگی از والد (Parental alienation syndrome ) یا به طور کوتاه شده PAS، نشانگانی است که از سوی بعضی روان شناسان به عنوان یکی از اختلالات رفتاری دسته بندی می گردد. بیگانگی از والد به این معنی است که کودک به طور مداوم یکی از والدین خود را بدون توجیه واضحی، تحقیر نموده و به او توهین کند. این رفتار اغلب در پی شستشوی مغزی کودک توسط یکی از والدین علیه والد دیگر رخ می دهد یا ممکن است که انگیزه آن در خود کودک باشد یا جمعی از این عوامل.

مثلث بیگانگی از والد

وقتی از پدیده بیگانگی از والد صحبت می کنیم ناگزیر به استفاده از سه اصطلاح هستیم. در واقع این پدیده از سه عنصر به توضیح زیر تشکیل می گردد:

والد بیگانه ساز: پدر یا مادری که نسبت به همسر خود نزد کودک بدگویی نموده و تلاش می نماید او را از چش کودک بیندازد و در کودک نسبت به او تنفر ایجاد کند.

والد بیگانه شده: پدر یا مادری که هدف بدگویی، تحقیر و تنفر واقع می گردد.

کودک: فرزندی که والد بیگانه ساز تلاش می نماید احساسات او را نسبت به والد بیگانه تحریک نموده و به خود جلب کند. این کودک نسبت به والد بیگانه، بیگانه شده است.

بیگانگی از والد چه زمانی و با چه انگیزه هایی رخ می دهد؟

پژوهشگران روانشناسی می گویند گستره این انگیزه وسیع است: از خودشیفتگی تا تنهایی، هر چند گاهی همین دو، یکی می شوند.

جین میجر، روانشناس پژوهشگر، درباره ریشه های این انگیزه می نویسد: خودخواهی، خودبرتربینی، باور آن که والد دیگر مخرب است، از دلایل تلاش یک والد است برای کشاندن فرزند به سوی خود و دور کردن او از والد دیگر.

راس جونز، روانشناس، می نویسند: مادر یا پدری که پیوسته در گوش فرزندش بدی های والد دیگر را می خواند، در عمل پیغام هایی این چنین به او می دهد؛ من تنها والدی هستم که تو را دوست می دارد، پدرت (یا مادرت) بی مسئولیت است، من برایت چنین و چنان نموده ام، من به خاطر تو از چنین و چنان گذشته ام...

لودویگ لوونشتاین در خصوص مهمترین پیغامی که والدین گاه به نهان و گاه آشکارا به فرزندان می دهند، چنین می نویسد: این پیغام آن است که دوست داشتن یک والد، عشق والد دیگر را از فرزند می گیرد، بودن با یکی، یعنی نبودن با دیگری، و داشتن یکی، معادل نداشتن دیگری است.

واقعیت تخریب شخصیت یک والد به دست والد دیگر در خانواده ها، به گستردگی مورد تأیید است. براساس پژوهش ها، این مشکل لزوماً هنگام اختلاف یا پس از جدایی پیش نمی آید، بلکه هر زمانی در طول زندگی مشترک ممکن است اتفاق بیفتد اما بالا دریافت اختلاف، طلاق، یا ادامه فرایند حقوقی حضانت فرزند احتمال پیش آمدن آن را قوی تر می نماید.

نشانه و علائم بیگانگی از والد

ریچارد گاردنر، روانپزشک بچه ها و استاد دانشگاه کلمبیا، که در دهه 1980 سندرم بیگانگی از والد را اثبات و به ثبت رساند 8 معیار یا نشانه برای تشخیص ان ارائه داد:

1. کودک دائما و بدون دلیل روشن و ناعادلانه به یکی از والدین توهین و تحقیر نموده به او غر می زند و انتقاد می نماید (این رفتار گاهی اوقات کارزار تحقیر نامیده می گردد).

2. کودک برای این رفتار خود (توهین، تحقیر و انتقاد) یا هیچ مدرک قوی، دلیل معین یا توجیهی ندارد - یا تنها به دلایل نادرست و غیر واقعی استناد می نماید.

3. احساسات کودک در خصوص والد بیگانه شده یک سویه و منفی است. یعنی کودک نسبت به والد بیگانه شده تنها احساسات منفی بروز می دهد و هیچ احساس مثبتی نسبت به او ندارد. این معیار گاهی اوقات عدم دوسوگرایی نامیده می گردد.

4. کودک ادعا می نماید انتقاداتش نسبت به والد بیگانه شده تماماً نتیجه گیری خود او و مبتنی بر تفکر مستقل اوست.

5. کودک از والد بیگانه ساز پشتیبانی بی دریغی دارد و به او وابسته است.

6. کودک نسبت به بدرفتاری به/ یا نفرت خود از والد بیگانه احساس گناه و ناراحتی نمی نماید.

7. کودک هنگام مراجعه و استناد به موقعیت هایی که قبلاً هرگز برای او اتفاق نیفتاده و از آنها خاطره ای ندارد اما از طرف والد بیگانه ساز به او طوری القا شده که انگار اتفاق افتاده، از اصطلاحات و عباراتی استفاده می نماید که از زبان بزرگسالان وام گرفته شده است.

8. احساس نفرت کودک نسبت به پدر یا مادر بیگانه شده گسترش می یابد و شامل سایر اعضای خانواده مرتبط با آن والد (مثلاً پدربزرگ و مادربزرگ یا پسر عموی والدبیگانه شده) می گردد.

گاردنر بعداً افزود که برای تشخیص PAS، کودک باید پیوند محکمی با والد بیگانه ساز داشته باشد و قبلاً نیز با والد بیگانه شده پیوندی قوی داشته است. وی همچنین گفت: کودک باید هنگام رفتار با والد بیگانه شده رفتارهای منفی از خود نشان دهد و برای رفتن نزد او (در انتقال حضانت) مقاومت نموده و مشکل داشته باشد.

پیغامدها و آسیب های بیگانگی از والد بر بچه ها

روانشناسان در مطالعات خود دریافتند که بدگویی، توهین، تحقیر و انتقاد افراطی و تخریب نماینده یکی از والدین از دیگری نزد فرزندان، علاوه بر ایجاد آشفتگی و تناقض ذهنی و روحی در بچه ها نوعی از احساس نفرت و کینه را در ذهن و روان کودک می نشاند که اغلب در عمق وجود او ریشه دوانده، بزرگسالی او را در برگرفته و زندگی فرد را آلوده و تخریب می نماید. روانشناسان نشان دادند که این نفرت می تواند به سایر همجنسان والد بیگانه شده تعمیم یابد خصوصا اگر والد بیگانه شده جنس مخالف کودک باشد.

این مطالعات نشان داده بیشتر بچه ها و نوجوانانی که همیشه به ناروا از پدر یا مادرشان بد گفته اند و بد شنیده اند، عزت نفس کافی ندارند، مضطربند، گاهی به افسردگی، و گاه حتی به نفرت از خود گرفتار می شوند.

ایمی بیکر، محققی که سال ها روی بزرگسالانی که در کودکی گرفتار بیگانگی از والد شده اند مطالعه نموده است، می نویسد که بعضی فرزندان وقتی مستقل می شوند، یا وقتی سال های بسیاری را در بزرگسالی بدون حضور و نفوذ والدینشان سپری می نمایند، درمی یابند که داوری شان نسبت به مادر یا پدرشان [والد بیگانه شده] منصفانه نبوده و تلاش می نمایند رابطه شان را با والدی [بیگانه شده] که از خود رانده و رنجانده اند، ترمیم نمایند.

اما تحقیقات رابرت گوردون به همراه گروهی از پژوهشگران روانشناسی در انستیتو آموزش های پیشرفته روانشناسی نشان می دهد که رابطه مخدوش شده بر اثر این پدیده میان والد و فرزند هیچ وقت بازسازی نمی گردد، چون زخم اندیشیدن به اتفاقات گذشته چنان عمیق است و تلاش برای جدا کردن حقیقت از مجاز چنان سخت، که فراموشی بر یادآوری غلبه می نماید. گاهی هم حسرت است که باقی می ماند، چون زمان بازسازی گذشته تخریب شده، از دست رفته است.

جدا از موارد گفته شده بچه های که با یکی از والدین خود بیگانه هستند ممکن است:

دچار خشم فزاینده شوند.

دچار غفلت از خود شوند. یعنی نسبت به مدرسه، بهداشت شخصی، تغذیه و سرو شکل ظرهری خود بی تفاوت شوند (یا حتی به هنگام درگیر شدن در درگیری والدین خود نیازهای اساسی آنها واقعاً نادیده گرفته گردد).

یک الگوی مخرب را بیاموزید و آن را به دیگران منتقل نمایند.

نگاهی کج از واقعیت داشته باشند و مستعد دروغ گفتن در خصوص دیگران شوند.

به دلیل یادگیری ذهنیت ما در برابر آنها با دیگران مبارزه کنید و احساست تبعیض آمیز در آنان رشد کند.

همه چیز را بسیار سیاه و سفیدیا صفر و یک ببینند.

دچار فقدان همدلی با دیگران شوند.

چکار می توانید بکنید؟

درک بالینی از بیگانگی از والد در حال تحول است. این بیماری به عنوان یک اختلال در DSM-5* ذکر نشده است، اما بعضی اظهار داشتند که ممکن است تحت عنوان مشکل رابطۀ پدر یا مادر با فرزند به عنوان یک مشکل رفتاری مورد توجه بالینی قرار گیرد. بعضی محققان نیز معتقدند که این پدیده نوعی کودک آزاری عاطفی و خشونت خانوادگی است.

بیگانگی از والد بسیار دردناک است، اما والدین طرد شده باید بدانند که تنها نیستند. آنها باید ایجاد آرامش بیشتر در کودک را با ابراز دلسوزی و مهربانی به جای عصبانیت یا خشم هدف قرار دهند. آنها باید هنگام این تلاش، برای پشتیبانی به دوستان، خانواده یا متخصصان بهداشت روان مراجعه نمایند.

به چند دلیل، درمانی کاملاً یکسان و کامل برای PAS وجود ندارد: اول آنکه این یک بیماری رسمی نیست. و دوم آنکه PAS پدیده ای کاملاً فردی و وابسته به شرایط موردی است.

در بعضی شرایط ، اقدام برای پیوند مجدد کودک با والد بیگانه شده ممکن است یاری کند اما در مواردی نیز، مجبور کردن کودک به انجام این کار (پیوند مجدد کودک با والد بیگانه شده) ممکن است آسیب زا باشد. از این منظر انجام چنین اقدامی با اتکا به احکام دادگاهی قطعاً می تواند بر آسیب بیفزاید، زیرا مقامات قانونی آموزش مناسبی برای مقابله با یک شرایط پیچیده بهداشت روانی ندارند.

یافتن یک مرکز مشاوره معتبر خانواده و یک درمانگر حرفه ای و روانشناس کودک می تواند بهترین کار برای آغاز باشد. مراجعه به مراکز مشاوره ای معرفی شده از سوی دادگاه خانواده نیز می تواند مفید باشد.

به هر حال هرگونه درمانی باید متناسب با شرایط خاص خانواده شما انجام گردد. سن عقلی و میزان رشد کودک، طبقه اجتماعی، پیشینه خانوادگی والدین و سایر عوامل همگی در این زمینه نقش خواهند داشت.

منبع: خبرگزاری پانا

به "بیگانگی از والدین چیست؟ چه علائمی دارد؟ و چه بر سر کودک شما می آورد؟" امتیاز دهید

2 کاربر به "بیگانگی از والدین چیست؟ چه علائمی دارد؟ و چه بر سر کودک شما می آورد؟" امتیاز داده اند | 5 از 5
امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "بیگانگی از والدین چیست؟ چه علائمی دارد؟ و چه بر سر کودک شما می آورد؟"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید