کارم با کی روش به لج ولجبازی کشید

به گزارش وبلاگ عکس 94، رضا قوچان نژاد هیچ گاه از ذهن قوی فوتبال ایران پاک نمی گردد، به این دلیل که نمی توان منکر نقش او در موفقیت های تیم در برهه های مختلف شد.

کارم با کی روش به لج ولجبازی کشید

به گزارش وبلاگ عکس 94 به نقل از روزنامه وبلاگ عکس 94، رضا گل های مهمی برای ایران به ثمر رساند و شد قهرمان صعود ایران به جام جهانی برزیل. رضا می خواست در جام جهانی روسیه هم دوباره شبیه به یک قهرمان باشد ولی این بار کی روش به او یک دقیقه هم فرصت نداد تا بعد از بازی با پرتغال وبلاگ عکس 94 او را برافروخته ببینند. گوچی آنقدر شاکی بود که کسی جرات نداشت به سمتش برود، حتی دوستان نزدیکش. جام برای او بد تمام شد و کمی بعد هم از تیم ملی خداحافظی کرد. در گفت و گوی متفاوتی که با رضا داشتیم بهترین و بدترین خاطرات ملی اش را مرور کردیم.

می توانی بگویی بهترین لحظه ای که در تیم ملی داشتی، چه لحظه ای بود؟

سوال خیلی سختی پرسیدید. بهترین لحظه ای که در تیم ملی داشتم... صد در صد هر ثانیه که توانستم پیراهن تیم ملی را تنم کنم، بهترین لحظات و بهترین خاطرات من بود. از لحظه اول تا دفعه آخری هم که در اردو بودم به پوشیدن این پیراهن افتخار کردم. برای همواره و تا آخر عمرم تمام این لحظات را پیش خودم و در ذهنم نگه می دارم. گل های حساسی هم برای تیم ملی زدم که برای یاری بود و برای شادی دل مردم. الان که یاد همه آنها می افتم حالم خوب می گردد و لحظات شیرینی را به یاد من می آورد. هیچوقت هم از یادم نمی رود. افتخار می کنم به این لحظات.

چقدر حیف شد که تصمیم گرفتی از تیم ملی کنار بکشی.

بیش از دو سال از آن روز گذشته. برایم رفتن سخت بود ولی دیگر به آن فکر نمی کنم.

بدترین لحظه ای که در تیم ملی داشتی، کدام لحظه بود؟ حذف از جام جهانی روسیه، حذف از جام ملت های استرالیا یا ....

من در جام جهانی 2018 روی فرم بودم و حس کردم که خیلی می توانم به تیم ملی یاری کنم. خصوصا در بازی های محبت آمیز و همین طور دیدارهای مقدماتی جام جهانی خیلی خودم را نشان دادم. دو ماه قبل از جام جهانی هم واقعا شرایط خیلی خوبی داشتم. حس کردم خودم را به اندازه ای که باید نشان دادم. اگر کادر فنی می خواست می توانستم در روسیه به تیم ملی یاری کنم. من مطمئنم اگر در دو بازی آخر مقابل اسپانیا و پرتغال به من شانس می رسید می توانستم در زمین یک کاری کنم. متاسفانه با کادر فنی یک مقدار بحث مان شده بود. روی لج و لجبازی افتادیم. این شانس را به من ندادند تا خودم را نشان دهم. ولی خب... چه بگویم. قسمت این بود. در آن لحظه خیلی ناراحت بودم ولی این تجربه ای شد برای من. دیگر الان آن تجربه را پشت سر گذاشته ام. به آن روزها فکر نمی کنم. گذشته و تمام شده. حسرت خوردم آن شانس را نگرفتم ولی باز خدا را شکر می کنم به خاطر روزهای خوبی که همراه با تیم ملی ایران داشتم.

فکر می کنی فوتبالت را در لیگ برتر ایران تمام کنی؟

این چیزی نیست که بتوانم درباره اش الان حرف بزنم. آدم از آینده هیچ خبری ندارد ولی اگر خدا بخواهد یک روز به لیگ برتر ایران می آیم و بازی می کنم.

پس به آن فکر نموده ای.

در این چند سال پیشنهادهایی بوده ولی من هربار تصمیم گرفتم جای دیگری بازی کنم. قرارداد من با زووله در تابستان آینده تمام می گردد و بعد از آن بازیکن آزاد هستم. باید ببینم شرایط چطور خواهد بود. دوست دارم تا زمانی که می توانم در اروپا بازی کنم و خودم را نشان دهم. قطعا یکی از اهداف من هم بازی در لیگ برتر ایران خواهد بود ولی هنوز موقعیتش به وجود نیامده است.

سعید اکبری - گروه ورزش / روزنامه وبلاگ عکس 94

منبع: جام جم آنلاین

به "کارم با کی روش به لج ولجبازی کشید" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "کارم با کی روش به لج ولجبازی کشید"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید